شوک به فوتبال ایران؛ خودکشی مهاجم سابق ایرانجوان بوشهر و مس کرمان - یزد بلاگ

به گزارش خبرنگاران، شاهرخ غلامرضاپور بازیکن اهل برازجان که در بوشهر جزو فوتبافهرست های شاخص به تعداد می رفت، در تیم های متعددی مثل ایرانجوان بوشهر، مس کرمان، نفت مسجدسلیمان، فجر سپاسی شیراز، مس رفسنجان، آلومینیوم اراک و خوشه طلایی ساوه بازی نموده بود و در لیگ یک جزو بازیکنان با سابقه به تعداد می رفت. لازم به ذکر است این بازیکن در ایرانجوان بوشهر همبازی مهدی طارمی بود و یکی از استعدادهای این تیم به تعداد می رفت. گفته می گردد او قبل از خودکشی در پستی اینستاگرامی تصمیم خود را اطلاع رسانی نموده بود.

صبح 29 شهریورماه برای فوتبالی ها با یک خبر تلخ شد و آن هم انتشار خبر درگذشت غیرمنتظره شاهرخ غلامرضاپور بازیکن بوشهری فوتبال ایران بود، که ساعاتی پس از شروع روز دوشنبه تصمیم به خودکشی می گیرد و این تصمیم را در میانه های شب با پریدن از روی دکل ورزشگاه برازجان عملی می نماید.

شاهرخ که تازه وارد چهارمین دهه زندگی خود شده بود، یکسال قبل به علت مصدومیت از ناحیه کمر که در تیم خوشه طلایی برایش ایجاد شد، مجبور به جراحی می گردد و به همین علت سال گذشته به اجبار از فوتبال دور مانده بود. پیش از عمل اما مصرف قرص هایی که برای تسکین درد کمر مصرف می نموده، سبب شده تا تست دوپینگ این بازیکن مثبت گردد و او 6 ماه به علت محرومیت از فوتبال دور می گردد و این همان زمانی است که غلامرضاپور با جراحی سعی می نماید تلخی آن را کاهش دهد.

رامتین سلیمان زاده همبازی سابق مرحوم غلامرضاپور در خصوص ماجرای مثبت شدن دوپینگ غلامرضا پور می گوید: این اواخر خیلی از درد کمر رنج می برد. متاسفانه به خاطر داروهایی که مصرف می کرد، تست دوپینگش مثبت درآمده بود، ولی اصلا بچه ای نبود که بخواهد این کار را بکند.

غلامرضا پور در پست وینگر یا مهاجم هدف بازی می کرد و یکی از شاخص ترین سال های حرفه ای او دو سال پیش برایش رقم خورد که در ترکیب تیم فوتبال فجرشهیدسپاسی شیراز ستاره تیمش بود و توانست با به ثمر رساندن 10 گل نقش مهمی در بقای فجری ها با غلامحسین پیروانی در لیگ یک داشته باشد و به واسطه همین عملکرد هم راهی پارس جنوبی جم شد، اما انگار جهان برای او نخواسته بود که در لیگ برتر بازی کند و یک روز پیش از شروع مسابقات نامش از فهرست تیم خط می خورد.

سلیمان زاده در خصوص ویژگی های فنی او می گوید: بازیکن خوب و توانمندی بود و می توانست راحت یک در مقابل یک را بردارد. مهاجم بود ولی وینگر هم بازی می کرد. 3 سال پیش ستاره فجر بود و نزدیک به 10 گل زد و فجر را در لیگ نگه داشت، اما سالی که به پارس جنوبی جم در لیگ برتر رفت، او را کنار گذاشتند و از این اتفاق خیلی ناراحت شد.

دیگر همبازی او مهدی چاه کوتازاده هم در خصوص اینکه شاهرخ غلامرضا پور به حقش نرسیده، اینطور دیدگاهش را بیان می نماید: لیاقتش خیلی بالاتر از این ها بود. وقتی در لیگ برتر به پارس جنوبی جم رفت، دو سه تیم دیگر او را می خواستند ولی یک روز پیش از مسابقات نامش را خط زدند و دیگر نتوانست در لیگ برتر تیم پیدا کند و دوباره برگشت به لیگ یک. به او خیلی بی مهری شد؛ واقعا در فوتبال به حقش نرسید؛ در ایران جوان به حقش نرسید؛ در فجر هم که سرباز بود و در خوشه طلایی و نفت مسجد سلیمان هم که پولش را ندادند.

همبازیانش او را آدمی درون گرا، گوشه گیر و مهربان توصیف می نمایند که تمایلی به حرف زدن نداشته و بیشتر اوقاتش را با خواندن کتاب سر می نموده است. وقتی از رامتین سلیمان زاده در خصوص ویژگی های اخلاقی غلامرضاپور پرسیدیم، او اینطور به این سوال پاسخ داد:آدم خاصی بود و خیلی در خلا بود. خیلی توی خودش بود و واقعا آدم بی آزاری بود. تحصیل نموده بود و کتاب های زیادی می خواند. همه کسانی که به او نزدیک بودند، می دانستند یک روز این اتفاق می افتد. قبلا سابقه این کار (خودکشی) را داشت. خیلی ناراحت بود که چرا در فوتبال به حقش نرسیده است. خیلی گلایه داشت. در چند باشگاه دستمزدش را نگرفت. واقعا احتیاج بود کنار شاهرخ یک روانشناس باشد تا به این فضا وارد نگردد.

تصمیم به خودکشی اما بالاخره در ساعات ابتدایی دوشنبه 29 شهریور 1400 گرفته می گردد و شاهرخ غلامرضا پور مخفیانه به ورزشگاه برازجان می رود، خودش را از دیوار بالا می کشد و به دکل می رساند و ماموریتی که بارها با اقدام به موقع نزدیکانش بی خاتمه مانده بود را به خاتمه می رساند. چاه کوتاه زاده در خصوص جزئیات خودکشی غلامرضا پور می گوید: شاهرخ قبلا این کار را نموده بود که یکبار عزت پورقاز در ایران جوان بوشهر او را نجات می دهد. در فجر هم که بود قرص می خورد و همبازیانش آگاه می شوند، اما اینبار از دکل بال رفته و خودش را به پایین پرتاب نموده است. متاسفانه خانواده و دوستان خیلی دنبال او گشتند، ولی در ورزشگاه هم قفل بوده و کسی فکر نمی نموده که او از دیوار بالا برود. متاسفانه صبح زود جسم او را دخترانی که برای ورزش به ورزشگاه رفته بودند، می بینند و ...

شاهرخ که اینبار هر طور شده می خواسته تصمیمش را عملی کند، پیش از انجام کاری که سال ها در ذهنش برای انجام آن خیال پردازی می نموده، با خانواده و دوستان نزدیکش تماس می گیرد و ضمن حلالیت طلبیدن به صورت تلویحی آنها را در جریان تصمیم آخر زندگی اش قرار می دهد؛ پس از یک استوری منتشر می نماید و به زندگی اش در ورزشگاه برازجان خاتمه می دهد.

مجله زیتوا: مجله زیتوا | مجله خبری ایران و جهان پیرامون

بانیما: قدرت گرفته از سیستم مدیریت محتوای بانیما